ملکه شکلاتی پارت 18

ملکه شکلاتی پارت 18

ویو ا/ت

دستم رو گذاشتم روی قفسه سینم تند تند نفس نفس میزدم نمی دونم چیم شده بود
خوب کردم دلم خنک شد

..............................................................

وقت شام بود و من روی تختم نشستم نمیدونم چطور برم پایین الان حتما جونگکوک هم پایینه
وایییییییییی چقدرم گرسنمه
دارم ضعف میکنم

صدای در اتاقم بلند شد

میا : ا/ت میتونم بیام داخل؟

میا. بیا داخل

اومد داخل اتاق و روبه روم ایستاد

میا. ا/ت چرا نمیای شام بخوری؟

ا/ت. گرسنم نیست
دروغ میگفتم خیلی خرسنم بود

میا . مگه میشه از صبح تا حالا چیزی نخوردی

ا/ت. واقعه گرسنم نیست

میا. اوکی پس من میرم

رفت

..............................................................

نیم ساعت بعد

عجب غلتی کردم گفتم گرسنم نیست واییییییی دارم میمیرم

تصمیم گرفتم یکم بخوابم

بزور خوابم برد

بیدار که شدم نگای ساعت کردم ساعت 1 رو نشون میداد

حتما الان همه خوابن میتونم برم یچیزی بخورم

.............................................................

اروم اروم از پله های مارپیچ عمارت رفتم پایین رفتم سمت یخچال یه ظرف پاستا اونجا بود برش داشتم که وقتی برگشتم

ا/ت. هین(ترسید)

ادامه دارد...

حمایت
دیدگاه ها (۰)

ملکه شکلاتی پارت 19

ملکه شکلاتی پارت 20

با ارز ش پوزش بزای چند وقتی که نبودم🙏🙏

آخرین پارتی که ارغوان برام ارسال کرده همین پارت ۱۷ هست فعلا ...

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

ا~ت و تودوروکی پارت ۳۰{شوتو ب در تکیه داد} {شوتو اروم زمزمه ...

پارت ۹۴ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط